برای هزارمین روز متوالی تصمیم گرفتم صبح زود بیدار بشوم و بروم پارک پشت خانه قدری بدوم یا اقلا قدم بزنم. برای هزارمین روز متوالی نتوانستم. ملال، فروکاستن است. فروکاستن خویش از خویش.پ.ن: خویش: ضمیر مشترک برای اول شخص و دوم شخص و سوم شخص مفرد و جمع... "فرهنگ فارسی معین" + نوشته شده در 2:11 به خطــ ِ دانایِ کل | بخوانید, ...ادامه مطلب
صداهای دوست داشتنی توی سرم دارند کش می آیند و جز همهمه ای تهوع آور چیزی نمی شنوم...پ.ن: گفت خود دادی به ما دل حافظا..."حافظ", ...ادامه مطلب
مدرسه توی مدرسه تمام نمیشود. بچه ها حتی به خوابهایم هجوم میآورند. کابوس هایم دوبارگی شده اند. پ.ن:, ...ادامه مطلب
از نبودنت... از نبودنت... پ.ن:, ...ادامه مطلب
گریه از خواب دیدنت...گریه از خواب بی دیدنت... پ.ن:, ...ادامه مطلب
چشم هایم را می بندم و سعی میکنم صورتش را به یاد بیاورم. عطرش فضای سینه ام را پر می کند... پ.ن:, ...ادامه مطلب
کسان بسیار بودند..اما کسان تو نبودند... پ.ن:,تیر ...ادامه مطلب
پیام داده که درست را بخوان..پیام دادم که نمیخوانم..پیام داده که چرا؟..پیام دادم که خسته ام...پیام نداده دیگر. پ.ن: + نوشته شده در کمی بعد از نیمه شب به خطــ ِ دانای ِ کل | ,تیر ...ادامه مطلب
بهرحال تموم کردنش عاقلانه تر از ادامه دادنش هست..ولی خب اینم باید در نظر بگیریم که توقع عاقلانگی از کسی که این داستانو شروع کرده توقع بیجاییه. پ.ن: + نوشته شده در کمی بعد از نیمه شب به خطــ ِ دانای ِ کل | ,تیر ...ادامه مطلب
تمام نمی شود...زیرا که من است... پ.ن:, ...ادامه مطلب
تو .. مردی بودی که هزار سال قبل به آتش خیره بود و فکر میکرد به زنی... که هزار سال بعد به تاریکی خیره می شود و فکر می کند به مردی ...که هزارسال قبل به آتش خیره بود و فکر می کرد به زنی ...که هزار سال بعد به تاریکی خیره می شود و فکر میکند به مردی ... پ.ن : و صدایی در تنهایی می گریست..."سهراب",28 شهریور 95 ...ادامه مطلب
- نِمیرم ! - عه ؟ پس تو هم به یه چیزایی معتقدی پ.ن : تاریکم ! فردا سراغ من بیا / یک روز زیبا سراغ من بیا ..." با صدای نامجو ",2 تیر 95 ...ادامه مطلب
همیشه یک جمله ای میگفت که خیلی بی مزه بود ..اما چون او میگفتش من خوشم می آمد... پ.ن : ما یکدگر را با نفس هامان / آلوده میسازیم ..." فروغ", ...ادامه مطلب
دستهایم را دوست داشتم..توی دستهای تو بودند ... پ.ن : تو دوری از برم دل در برم نیست .." باباطاهر",13 تیر 95 ...ادامه مطلب
از شیش که بیدار شدم دیگر خوابم نبرد...کله ام داشت میترکید..همه اش فکر تو...فکر تو...فکر تو...هندزفری گذاشتم و آخرین آهنگی را که گوش داده بودم پلی کردم ... پ.ن : اول دلم را صفا داد، آیینه ام را جلا داد/ آخر به باد فنا داد، عشق تو خاکستر من..."با صدای استاد شجریان", ...ادامه مطلب