سایه ها ...

متن مرتبط با «استخدام 28 تیر 93 تبریز» در سایت سایه ها ... نوشته شده است

بیستم تیر سال یک

  • برای هزارمین روز متوالی تصمیم گرفتم صبح زود بیدار بشوم و بروم پارک پشت خانه قدری بدوم یا اقلا قدم بزنم. برای هزارمین روز متوالی نتوانستم. ملال، فروکاستن است. فروکاستن خویش از خویش.پ.ن: خویش: ضمیر مشترک برای اول شخص و دوم شخص و سوم شخص مفرد و جمع... "فرهنگ فارسی معین" + نوشته شده در   2:11  به خطــ ِ دانایِ کل  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 20 تیر 98

  • صداهای دوست داشتنی توی سرم دارند کش می آیند و جز همهمه ای تهوع آور چیزی نمی شنوم...پ.ن: گفت خود دادی به ما دل حافظا..."حافظ", ...ادامه مطلب

  • 28 آذر 96

  • مدرسه توی مدرسه تمام نمیشود. بچه ها حتی به خوابهایم هجوم میآورند. کابوس هایم دوبارگی شده اند. پ.ن:, ...ادامه مطلب

  • 28 آذر 96/ 2

  • از نبودنت... از نبودنت... پ.ن:, ...ادامه مطلب

  • 28 آذر 96/ 3

  •  گریه از خواب دیدنت...گریه از خواب بی دیدنت...  پ.ن:, ...ادامه مطلب

  • 28 آبان 96

  • چشم هایم را می بندم و سعی میکنم صورتش را به یاد بیاورم. عطرش فضای سینه ام را پر می کند... پ.ن:, ...ادامه مطلب

  • 11 تیر 96

  • کسان بسیار بودند..اما کسان تو نبودند... پ.ن:,تیر ...ادامه مطلب

  • 17 تیر 96

  • پیام داده که درست را بخوان..پیام دادم که نمیخوانم..پیام داده که چرا؟..پیام دادم که خسته ام...پیام نداده دیگر. پ.ن: + نوشته شده در  کمی بعد از نیمه شب   به خطــ ِ دانای ِ کل   |  ,تیر ...ادامه مطلب

  • 20 تیر 96

  • بهرحال تموم کردنش عاقلانه تر از ادامه دادنش هست..ولی خب اینم باید در نظر بگیریم که توقع عاقلانگی از کسی که این داستانو شروع کرده توقع بیجاییه. پ.ن: + نوشته شده در  کمی بعد از نیمه شب   به خطــ ِ دانای ِ کل   |  ,تیر ...ادامه مطلب

  • 4 تیر 96

  • تمام نمی شود...زیرا که من است... پ.ن:, ...ادامه مطلب

  • 28 شهریور 95

  • تو .. مردی بودی که هزار سال قبل به آتش خیره بود و فکر میکرد به زنی... که هزار سال بعد به تاریکی خیره می شود و فکر می کند به مردی ...که هزارسال قبل به آتش خیره بود و فکر می کرد به زنی ...که هزار سال بعد به تاریکی خیره می شود و فکر میکند به مردی ... پ.ن : و صدایی در تنهایی می گریست..."سهراب",28 شهریور 95 ...ادامه مطلب

  • 2 تیر 95

  • - نِمیرم !  - عه ؟ پس تو هم به یه چیزایی معتقدی  پ.ن : تاریکم ! فردا سراغ من بیا / یک روز زیبا سراغ من بیا ..." با صدای نامجو ",2 تیر 95 ...ادامه مطلب

  • 6 تیر 95

  • همیشه یک جمله ای میگفت که خیلی بی مزه بود ..اما چون او میگفتش من خوشم می آمد... پ.ن : ما یکدگر را با نفس هامان / آلوده میسازیم ..." فروغ", ...ادامه مطلب

  • 13 تیر 95

  • دستهایم را دوست داشتم..توی دستهای تو بودند ... پ.ن : تو دوری از برم دل در برم نیست .." باباطاهر",13 تیر 95 ...ادامه مطلب

  • 20 تیر 95

  • از شیش که بیدار شدم دیگر خوابم نبرد...کله ام داشت میترکید..همه اش فکر تو...فکر تو...فکر تو...هندزفری گذاشتم و آخرین آهنگی را که گوش داده بودم پلی کردم ... پ.ن : اول دلم را صفا داد، آیینه ام را جلا داد/ آخر به باد فنا داد، عشق تو خاکستر من..."با صدای استاد شجریان", ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها